حرف زدنهای دیناجونم
سلام به نفسم به امید زندگیم دینا امروز میخوام از حرف زدنت و لغتهایی که استفاده میکنی بگم آبه :آب هاپو :به هر حیوونی که ببینی هاپو میگی آآجییی :آبجی کیمیا(دخترعموی بابایی) اقا بعضی وقتها هم بابا: بابا ممن:مامان آجر: مامان هاجر(مامان بابایی) ایییی: بابا علی(بابای بابایی) ایوو: الو اووووخ اووخ: به هر چیزی که درد اور باشه هیششش: همون هیس خودمون وای که چقدر جالب وقشنگ هییشش میگه همچین لباشو کوچیک میکنه ویه فشاری میده که که انگاری از ته دلش داره هیس میگه واااای که قیافش خیلی دیدنی میشه این جور وقتها دوست دارم حسابی بچلونمشششش ...
نویسنده :
راحله
1:15