دینا دینا ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

دینای مامان وبابا

امدن دینا به این دنیا

سلام دینای مامان/ میخوام برات تعریف کنم که کی و چه جوری به دنیا اومدی       درست یک ساله پیش بود.من از چندروز قبل خونه پدرجون-بابای بابا- بودم  بابا مرتم فکرکردم ضی هم تازه از سر کار اومده بود اما اون شب دیروقت اومد.من که خسته بودم زود خوابیدم .ساعت ٤ صبح بود که شما تصمیم گرفتی  پا توی این دنیا بذاری-اما من جدی نگرقتداری تکون میخوری مثل همیشه اما نه ایدفعه فرق داشت.منم تا ساعت ٧صبح تحمل کردم اما دیدم نمیتونم به روی خودم نیارم اینجوری بود که مادرجون-مامان بابا- رو صدا کردم تا مادر جون وبابا مرتضی که خیلی خوش خوابه بیدار بشه نیم ساعت طول کشید القصه تا ما زنگ بزنیم ماشین بیاد که رانندش زن باشه -چلمن هم ...
6 مهر 1390

تولد

سلام ديناي مامان عزيز دلم زندگيم تولدت مبارك   الهي تولدصدوبيست سالگتو ببينم گلم                     ...
6 مهر 1390

دلتنگی

  دینای من امید مامان سلام                                                                                      امروزداشتم به کارهایی که میکردی نگاه میکردم.ماشااله چقدر بزرگ شدی دختر نازم-  یادم میاد که ...
5 مهر 1390

واکسن دیناخوشگله

دخمل گلمو برای قدو وزن وواکسن یک سالگی بردم مرکز بهداشت. قربون دختر نازم برم که تو یک سالگی قدش 77ووزنش 11کیلوگرم شده . قربونت برم که وقتی واکسنتو زدن مثل دفعه های قبل جیغ نزدی خب مامانی من بزرگ شدم دیگه -از زبون د ینا خوشگله- ...
5 مهر 1390