دینا دینا ، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

دینای مامان وبابا

مرواریدهای دینا

سلام ممووول مامان        سلام عزیزدلم       سلام دخترگلم                                                         عسلم  / نانازم/ دینای من  در اومدن 4 تا از مرواریدهای خوشگل و سفید رو بهت تبریک میگم.ایشالا که بقیه مرواریدهای سفیدت بدون درد ازدرون صدفشون دربیان ممووولم. الهی که من ق...
30 مهر 1390

سیزده ماهگی دینای مامان

سلام دخترکم سلام عزیز دلم / امروز نفس مامان  وارد سیزده ماهگی  شد .   دینای من خوشحالم از این که کنارم هستی از این بابت هزاران هزار مرتبه خدای خوبم را شاکرم /  دخترکم با وقتی با تووکنارت هستم هیچ چیز نگرانم نمی کنه. دینای من یک سال گذشت  و تو در این یک سال  به من فهموندی که مادر بودن  یعنی چی...عسلم مادر بودن یعنی با هرخنده تو من هزار بار بیشتر میخندیدم .گریه های تو یعنی ناراحتی زیاد من وجلو تر از تو گریه کردن/عزیزم دوست دارم  که تو همیشه بخندی  واگه ناراحتی هم هست فقط مال من باشه .  امید مامان  مادر بودن یک لطف وع...
25 مهر 1390

روز دختر

سلام دخترم گلم  عزیزدلم  مونس مامان         روزت مبارک                             ...
13 مهر 1390

جشن تولد دینا خوشگله

  سلام دینای مامان.دیدی چه زود یک سال گذشت.پنج شنبه هفته گذشته برات جشن تولد گرفتیم  چه تولدی بو د.همه اومده بودن.دخمل گلم خیلی اذیت شدی با اون همه سروصدا            حیف شد که نتونستی شمع تولدتو فوت کنی ولی به جای شما من بابا مرتضی شمعتو فوت کردیم     ایشااله سال دیگه خودت  این کارو انجام میدی عزیز دلم   اگه بدونی چه کیک خوشگلی بابا مرتضی برات گرفته بود یک کرسی بود که روش سفره غذا بود .چهار تا هم کنده درخت داشت  که روی سفره وکنده چند تا موش بودند که داشتند غذا میخوردندخیلی با مزه بود .عکسای تولد رو براتون میذارم&nb...
6 مهر 1390

شيرين كاريهاي دينا

الهي كه مامان قربونت بره كه دوست داري از مبل بالا بري بياي پايين. عاشقتم كه چوب شور ميخوري هنوز اوليو تموم نكردي دستتو بالا مياري كه دوميو ازم بگيري عاشقتم وقتي كه سعي ميكني  از ديوار كمك بگيري  كه بايستي عاشقتم  وقتي كه ميخوام بهت غذا بدم از دستم وول ميخوري ميري پشت ديوار ميگي دالي كه غذا نخوري عاشق اين كارتم كه هرجور ميخوابونمت باز برميگردي دمر ميخوابي ديوونتم -كه هرجا برم توپشت سرم گريه ميكني ا ون وقت من نميتونم كارموانجام بدم عاشق جو گيرشدنتم كه مهمون بياد يا ما جايي بريم از خواب خبري نيستو حسابي منو كلافه ميكني عا شقتم -وقتي اهنگ بري باخ منصورو ميشنوي  هر كاري كه داشته باشي ول ميكني- دست ميزني و ميخندي عاشقتم...
6 مهر 1390