دلتنگی
دینای من امید مامان سلام امروزداشتم به کارهایی که میکردی نگاه میکردم.ماشااله چقدر بزرگ شدی دختر نازم- یادم میاد که پارسال به خودم میگفتم کی چشمای قشنگتو باز میکنی تا من رنگ چشماتو ببینم الان که یک سال گذشته میبنم که چقدر زود دیر میشود.قربون اون چشمای خوشگلو درشتت برم که رنگ شمثل چشای بابا مرتضی دورنگه.قربون لبای کوچولوت برم که وقتی صبحا پا میشی میای پیشم بوسم میکنی قزبون نانازم برم که همیشه صبا بیدار میشه میخنده. خنده روی مامان مونس دلم داروندارم عسل نانازم نفس من دوووووووووووسسسسسسسسست داااااااارررررمم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی